دیالوگ بسیار زیبا از فیلم آشوب (هرج و مرج)


01:50:26,275 --> 01:50:30,654
گفتگوی تلفنی اول:
پسرک اولی:
.از وقتی پدرم مُرده، لبخند نزدم
مجری:
،این گزارش بی‌عدالتی علیه کودکان

.عمیقاً روی بیننده‌هامون تاثیر گذاشته

.اگه خواستین درباره‌ی برنامه‌ای که دیدید نظر بدید

.با شماره‌ی 09658856 تماس بگیرید

گفتگوی دوم تلفنی
پسرک دومی:
یه بزرگ‌تر کنارت هست؟

یه مامور هست

یه مامور؟

از کجا زنگ میزنی؟

از زندان

از زندان؟

کدوم زندان؟

.زندان کودکان رومیه»

چرا زنگ زدی؟ چه کمکی از دستمون برمیاد؟

میخوام از پدرمادرم شکایت کنم

زین، تو روی آنتن زنده‌ای. چی دوست داری بگی؟

میخوام بزرگا به حرفام گوش بدن

میخوام بزرگایی که نمی‌تونن
بچه بزرگ کنن، بچه نیارن

من چی دیدم تو عمرم؟

خشونت، توهین یا کتک خوردن

کتک خوردن با زنجیر و لوله و کمربند

مهربون‌ترین کلمه‌ای که شنیدم این بود
!"که "برو بیرون مادر به خطا

"برو گمشو آشغال"

زندگی مثل یه کُپه گوه می‌مونه

ارزشش از کفش پاره منم کمتره

اینجا دارم تو جهنم زندگی میکنم

دارم مثل گوشت در حال فاسد شدن، نابود میشم

زندگی خیلی آشغاله

،فکر می‌کردم آدمای خوبی میشیم

همه دوستمون داشته میشن

ولی خدا اینو برامون نمیخواد

خدا دوست داره ما نوکر بقیه باشیم


در سکانس دیگه ای در دادگاه رو به مادر میکنه و میگه:
اون بچه‌ای که تو شکمته هم میشه یکی مثل من

فیلم کنترل kontroll 2003

نقش نویسنده در فیلم stalker 1979

دیالوگ بسیار زیبا از فیلم آشوب (هرج و مرج)

تو ,مثل ,زندگی ,زنگ ,روی ,چی ,هرج و ,و مرج ,دیالوگ بسیار ,آشوب هرج ,01 50

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مرکز اخبار فیلم و سریال سالن عقد خاطره ( با همکاری دفتر ازدواج ) sigmarayanej دانلود فیلم سریال جدید خارجی ایرانی لینک مستقیم chtreabi درگاه کانال نسیم یاسوج و نسیم لردگان اشپزی cafegoldoon.com halemasaale گرافیک رایانه ای